سوره معارج

معارج
< حاقه - نوح >
شماره سوره ۷۰
جزء ۲۹
نزول
ترتیب نزول ۷۷ یا ۷۹
مکی/مدنی مکی
اطلاعات آماری
تعداد آیات ۴۴
تعداد کلمات ۲۱۷
تعداد حروف ۹۷۲

سوره مَعارِج هفتادمین سوره و از سوره‌های مکی قرآن است که در جزء ۲۹ جای دارد. نامگذاری این سوره به نام معارج (یعنی «درجات») به دلیل استفاده از این واژه در آیه سوم آن است. سوره معارج با نقل داستان کسی آغاز می‌شود که از خدا برای خود عذاب خواست. سپس خصوصیات قیامت و برخی از اوصاف و احوال مؤمنان و وضعیت کافران را بیان می‌کند و در آخر به مشرکان و کافران بیم می‌دهد و از قیامت می‌گوید.

در شأن نزول آیات ۱ تا۳ سوره معارج آمده است، این آیات مربوط به واقعه غدیر و فردی است که ولایت امام علی(ع) را نپذیرفت. در فضیلت تلاوت این سوره از پیامبر(ص) نقل شده هر كس سوره معارج را قرائت كند، خداوند به او ثواب كسانی را می‌دهد كه رعایت امانت و عهدهای خود را می‌كنند و كسانی كه بر نمازهای خود مواظبت می‌كنند.

معرفی

  • نامگذاری

این سوره را مَعارِج‌ می‌نامند، به این مناسبت که این کلمه در آیه ۳ این سوره آمده است و این آیه، خداوند را ذی المعارج (صاحب درجات) شمرده است. این سوره را سَألَ‌ یا واقع نیز نامیده‌اند؛ زیرا این دو واژه در آیه اول آمده است (سأل سائل بعذاب واقع).

  • ترتیب و محل نزول

سوره معارج جزو سوره‌های مکی و در ترتیب نزول هفتاد و نهمین سوره‌ای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف هفتادمین سوره است و در جزء ۲۹ قرآن جای دارد. البته برخی از مفسران شیعه، مکی بودن همه آیات این سوره را نپذیرفته‌اند.

علامه طباطبایی معتقد است که سیاق و معنای آیات این سوره نشان می‌دهد که حداقل برخی از آیات این سوره در مدینه نازل شده‌اند. او در تشریح این مساله عنوان کرده‌است، درست است که سیاق آیات اولیه سوره معارج همانند سوره‌های مکی است و در مورد عذاب کفار در روز قیامت نازل شده‌اند، اما در این سوره آیاتی وجود دارد که ثابت می‌کند قطعا بخش اولیه آیات این سوره مدنی‌اند. در آیه ۲۴ این سوره سخن از زکات است. زکات مساله‌ای است که بدون هیچ اختلافی در مدینه تشریع شده است. بر این اساس، اگر این آیه مدنی باشد ناگزیر آیات قبلی آن نیز باید مدنی باشند چرا که معنای آنها در مورد یک موضوع است و آیات مستلزم یکدیگر‌اند.

او همچنین عنوان کرده است که مضمون فصل سوم سوره یعنی آیات ۳۶تا۴۴ در مورد منافقین است. منافقینی که پیامبر(ص) را احاطه کرده‌ بودند و این معنا و مضمون با آنچه در مدینه وجود داشت بیشتر تطبیق دارد چرا که پیدایش نفاق در مدینه بوده است.

  • تعداد آیات

سوره معارج ۴۴ آیه، ۲۱۷ کلمه و ۹۷۲ حرف دارد.

محتوا

گفته شده است سوره معارج به لحاظ موضوعی، دارای چهار بخش است:

  • در بخش اول از عذاب سریع برای کسی سخن می‌گوید که بعضی از گفته‌های پیامبر(ص) را انکار کرد.
  • بخش دوم، بسیاری از خصوصیات قیامت و مقدمات آن و حالات کفار در آن روز آمده است.
  • بخش سوم، بیان‌گر قسمت‌هایی از صفات انسان‌های نیک و بد است که آنان را بهشتی یا دوزخی می‌کند.
  • بخش چهارم، شامل انذارها و بیم‌دادن‌هایی به مشرکان و منکران است و بار دیگر به مسئله رستاخیز برمی‌گردد و سوره را پایان می‌دهد.
محتوای سوره معارج
 
 
 
 
تنها راه واردشدن به بهشت، بندگی خداست
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
گفتار سوم: آیه۳۶-۴۴
ذلت و خواری، فرجام منافقان
 
گفتار دوم: آیه ۱۹-۳۵
بهشت، جایگاه بندگان خدا
 
گفتار اول: آیه ۱-۱۸
جهنم، جایگاه کافران
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
مطلب اول: آیه۳۶-۳۷
برخورد نادرست منافقان با پندهای پیامبر
 
مطلب اول: آیه ۱۹-۲۱
گرایش غریزی انسان به حرص و زیاده‌خواهی
 
مطلب اول: آیه ۱-۷
حتمی‌بودن وقوع روز قیامت
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
مطلب دوم: آیه۳۸-۴۱
طمع خام منافقان برای ورود به بهشت
 
مطلب دوم: آیه ۲۲-۳۴
روش بندگان خدا در کنترل هواهای نفسانی
 
مطلب دوم: آیه۸-۱۴
کافران هیچ گریزی از عذاب الهی ندارند
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
مطلب سوم: آیه۴۲-۴۴
ذلت ابدی منافقان
 
مطلب سوم: آیه۳۵
بهشت، پاداش بندگان خدا
 
مطلب سوم: آیه۱۵-۱۸
جهنم سوزان، فرجام کافران


آیات مشهور

نوشتار اصلی: آیه عذاب
  • سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ لِّلْكَافِرِ‌ينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ (آیه ۱ـ۲)

ترجمه: درخواست‌كننده‌اى عذابى را كه واقع‌شدنى است درخواست كرد، [عذابى كه‏] ويژه كافران است، [و] آن را بازدارنده‌اى نيست.

بنابر تفسیر مجمع البیان و برخی از منابع اهل سنت، این آیات درباره واقعه غدیر نازل شده‌است؛ درباره شأن نزول این آیات آمده‌است: پس از آنکه پیامبر(ص) مسئله ولایت امام علی(ع) را به مردم اعلان کرد، شخصی به نام نعمان بن حارث فهری نزد ایشان آمد و با حالت اعتراض به پیامبر گفت: ما را به توحید و قبول رسالتت و انجام جهاد و حج و روزه و نماز و زکات امر کردی. ما هم قبول کردیم. اما به این مقدار راضی نشدی تا اینکه این جوان را منصوب کردی و او را ولی ما قرار دادی. آیا این اعلام ولایت از ناحیه خودت بوده، یا از سوی خدا؟ وقتی حضرت به او فرمود که از ناحیه خداوند است، با حالت انکار از خداوند خواست که اگر این حکم از جانب اوست، سنگی از آسمان بر سرش فرود آید. در این هنگام سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و او را درجا کشت و این آیه نازل شد.

  • إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا*إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا*وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا

ترجمه:به یقین انسان حریص و کم‌طاقت آفریده شده‌است،هنگامی که بدی به او رسد بی تابی می‌کند،و هنگامی که خوبی به او رسد مانع دیگران می‌شود (و بخل می‌ورزد)

هَلوع شدت حرص است که انسان را به بی تابی در هنگام سختی و بخل و بازدارنده گی به هنگام رفاه و آسایش وامی‌دارد. این حرص شدید بردست یافتن به منافع و مانع شدن از رسیدن آن به دیگران در سرشت آدمی نهفته‌ است و این حالت از آثار حب ذات است و از رذائل اخلاقی نیست مگر این که به ناحق و به نادرستی از آن استفاده شود واز مرز اعتدال خارج گردد و دچار افراط و تفریط شود. علامه طباطبایی این ویژگی و صفت نهاده شده در سرشت انسان را نعمت و فضیلت می‌داند که با سوء تدبیر انسان می‌تواند تبدیل به نقمت و رذیلت شود. بر همین اساس نمازگزاران می‌توانند با تدبیر از کمال این صفت بهره ببرند و آن را تبدیل به نقمت و رذیلت نمی‌کنند.

  • وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُ‌ومِ (آیه ۲۴ـ۲۵)

ترجمه: و همانان كه در اموالشان حقى معلوم است، (۲۴) براى سائل و محروم. (۲۵)

این آیه مسؤلیت ثروتمندان در رسیدگی به حال محرومان را گوشزد می‌کند که باید در اموال خود دو سهم جدا کنند: یکی برای محرومان که خود شناسایی‌شان کنند و دیگری برای سائلین که خودشان تقاضا و درخواست می‌کنند واین غیر از زکات واجب است که اختصاص به سائل و محروم ندارد چنان چه در روایتی از امام صادق(ع) درباره «حَقٌّ مَعْلُومٌ» سؤال شد، فرمود: اين حق غير از زکات واجب است و مراد از آن بخشى از اموال انسان است که باید آن را برای حوادث ناگوار و برای صله رحم هزینه کند. در روایات دیگر انفاق به نیازمندان افزون بر زکات واجب از آیه ۲۷۴ سوره بقره نیز استفاده شده‌است.

فضیلت و خواص

نوشتار اصلی: فضائل سور

در فضیلت این سوره از پیامبر اسلام (ص) نقل است، هر كس سوره معارج را قرائت كند خداوند ثواب كسانی را كه رعایت امانت و عهدهای خود را می‌كنند و كسانی را كه بر نمازهای خود مواظبت می‌كنند، به او عطا می‌كند. از امام باقر (ع) نیز روايت شده، هر كس قرائت اين سوره را ادامه دهد خداوند در روز قیامت از گناه او نمى‌پرسد و او را در بهشت با پیامبر و اهل بیت ساكن نمايد.

در تفسیر برهان برای خواندن این سوره خواصی چون گره گشایی برای اسیران و زندانیان و روا شدن حاجات ذکر شده است.

متن و ترجمه

سوره معارج

مـتـن ترجمه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ ﴿١﴾ لِّلْكَافِرِ‌ينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ ﴿٢﴾ مِّنَ اللَّـهِ ذِي الْمَعَارِ‌جِ ﴿٣﴾ تَعْرُ‌جُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّ‌وحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُ‌هُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ ﴿٤﴾ فَاصْبِرْ صَبْرً‌ا جَمِيلًا ﴿٥﴾ إِنَّهُمْ يَرَ‌وْنَهُ بَعِيدًا ﴿٦﴾ وَنَرَ‌اهُ قَرِ‌يبًا ﴿٧﴾ يَوْمَ تَكُونُ السَّمَاءُ كَالْمُهْلِ ﴿٨﴾ وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ ﴿٩﴾ وَلَا يَسْأَلُ حَمِيمٌ حَمِيمًا ﴿١٠﴾ يُبَصَّرُ‌ونَهُمْ ۚ يَوَدُّ الْمُجْرِ‌مُ لَوْ يَفْتَدِي مِنْ عَذَابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنِيهِ ﴿١١﴾ وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِيهِ ﴿١٢﴾ وَفَصِيلَتِهِ الَّتِي تُؤْوِيهِ ﴿١٣﴾ وَمَن فِي الْأَرْ‌ضِ جَمِيعًا ثُمَّ يُنجِيهِ ﴿١٤﴾ كَلَّا ۖ إِنَّهَا لَظَىٰ ﴿١٥﴾ نَزَّاعَةً لِّلشَّوَىٰ ﴿١٦﴾ تَدْعُو مَنْ أَدْبَرَ وَتَوَلَّىٰ ﴿١٧﴾ وَجَمَعَ فَأَوْعَىٰ ﴿١٨﴾ إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا ﴿١٩﴾ إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا ﴿٢٠﴾ وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا ﴿٢١﴾ إِلَّا الْمُصَلِّينَ ﴿٢٢﴾ الَّذِينَ هُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ ﴿٢٣﴾ وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ ﴿٢٤﴾ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُ‌ومِ ﴿٢٥﴾ وَالَّذِينَ يُصَدِّقُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ ﴿٢٦﴾ وَالَّذِينَ هُم مِّنْ عَذَابِ رَ‌بِّهِم مُّشْفِقُونَ ﴿٢٧﴾ إِنَّ عَذَابَ رَ‌بِّهِمْ غَيْرُ مَأْمُونٍ ﴿٢٨﴾ وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُ‌وجِهِمْ حَافِظُونَ ﴿٢٩﴾ إِلَّا عَلَىٰ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ ﴿٣٠﴾ فَمَنِ ابْتَغَىٰ وَرَ‌اءَ ذَٰلِكَ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْعَادُونَ ﴿٣١﴾ وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَ‌اعُونَ ﴿٣٢﴾ وَالَّذِينَ هُم بِشَهَادَاتِهِمْ قَائِمُونَ ﴿٣٣﴾ وَالَّذِينَ هُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ ﴿٣٤﴾ أُولَـٰئِكَ فِي جَنَّاتٍ مُّكْرَ‌مُونَ ﴿٣٥﴾ فَمَالِ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا قِبَلَكَ مُهْطِعِينَ ﴿٣٦﴾ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ عِزِينَ ﴿٣٧﴾ أَيَطْمَعُ كُلُّ امْرِ‌ئٍ مِّنْهُمْ أَن يُدْخَلَ جَنَّةَ نَعِيمٍ ﴿٣٨﴾ كَلَّا ۖ إِنَّا خَلَقْنَاهُم مِّمَّا يَعْلَمُونَ ﴿٣٩﴾ فَلَا أُقْسِمُ بِرَ‌بِّ الْمَشَارِ‌قِ وَالْمَغَارِ‌بِ إِنَّا لَقَادِرُ‌ونَ ﴿٤٠﴾ عَلَىٰ أَن نُّبَدِّلَ خَيْرً‌ا مِّنْهُمْ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ ﴿٤١﴾ فَذَرْ‌هُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّىٰ يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ ﴿٤٢﴾ يَوْمَ يَخْرُ‌جُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ سِرَ‌اعًا كَأَنَّهُمْ إِلَىٰ نُصُبٍ يُوفِضُونَ ﴿٤٣﴾ خَاشِعَةً أَبْصَارُ‌هُمْ تَرْ‌هَقُهُمْ ذِلَّةٌ ۚ ذَٰلِكَ الْيَوْمُ الَّذِي كَانُوا يُوعَدُونَ ﴿٤٤﴾
به نام خداوند رحمتگر مهربان

پرسنده‌اى از عذاب واقع‌شونده‌اى پرسيد، (۱) كه اختصاص به كافران دارد [و] آن را بازدارنده‌اى نيست. (۲) [و] از جانب خداوند صاحب درجات [و مراتب] است. (۳) فرشتگان و روح، در روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است به سوى او بالا مى‌روند. (۴) پس صبر كن، صبرى نيكو. (۵) زيرا آنان [عذاب] را دور مى‌بينند، (۶) و [ما] نزديكش مى‌بينيم. (۷) روزى كه آسمانها چون فلز گداخته شود، (۸) و كوه‌ها چون پشم زده گردد، (۹) و هيچ دوست صميمى از دوست صميمى [حال] نپرسد، (۱۰) آنان را به ايشان نشان مى‌دهند. گناهكار آرزو مى‌كند كه كاش براى رهايى از عذاب آن روز، مى توانست پسران خود را عوض دهد، (۱۱) و [نيز] همسرش و برادرش را، (۱۲) و قبيله‌اش را كه به او پناه مى‌دهد، (۱۳) و هر كه را كه در روى زمين است همه را [عوض مى‌داد] و آنگاه خود را رها مى‌كرد. (۱۴) نه چنين است. [آتش] زبانه مى‌كشد، (۱۵) پوست سر و اندام را بركننده است. (۱۶) هر كه را پشت كرده و روى برتافته، (۱۷) و گرد آورده و انباشته [و حسابش را نگاه داشته] فرا مى‌خواند. (۱۸) به راستى كه انسان سخت آزمند [و بى‌تاب] خلق شده‌است. (۱۹) چون صدمه‌اى به او رسد عجز و لابه كند. (۲۰) و چون خيرى به او رسد بخل ورزد. (۲۱) غير از نمازگزاران (۲۲) همان كسانى كه بر نمازشان پايدارى مى‌كنند. (۲۳) و همانان كه در اموالشان حقى معلوم است، (۲۴) براى سائل و محروم. (۲۵) و كسانى كه روز جزا را باور دارند. (۲۶) و آنان كه از عذاب پروردگارشان بيمناكند. (۲۷) چرا كه از عذاب پروردگارشان ايمن نمى‌توانند بود. (۲۸) و كسانى كه دامن خود را حفظ مى‌كنند، (۲۹) مگر بر همسران خود يا كنيزانشان كه [در اين صورت] مورد نكوهش نيستند. (۳۰) و هر كس پا از اين [حد] فراتر نهد، آنان همان از حد درگذرندگانند. (۳۱) و كسانى كه امانت‌ها و پيمان خود را مراعات مى‌كنند. (۳۲) و آنان که بر ادای گواهی‌های خود پای بند و متعهدند. (۳۳) و كسانى كه بر نمازشان مداومت مى‌ورزند. (۳۴) آنها هستند كه در باغ هايى [از بهشت]، گرامى خواهند بود. (۳۵) چه شده‌است كه آنان كه كفر ورزيده‌اند، به سوى تو شتابان، (۳۶) گروه گروه، از راست و از چپ [هجوم مى‌آورند] (۳۷) آيا هر يك از آنان طمع مى‌بندد كه در بهشت پر نعمت درآورده شود؟ (۳۸) نه چنين است. ما آنان را از آنچه [خود] مى‌دانند آفريديم. (۳۹) [هرگز،] به پروردگار خاوران و باختران سوگند ياد مى‌كنم كه ما تواناييم، (۴۰) كه به جاى آنان بهتر از ايشان را بياوريم؛ و بر ما پيشى نتوانند جست. (۴۱) پس بگذارشان ياوه گويند و بازى كنند تا روزى را كه وعده داده شده‌اند ملاقات نمايند. (۴۲) روزى كه از گورها[ى خود] شتابان برآيند، گويى كه آنان به سوى پرچم هاى افراشته مى دوند. (۴۳) ديدگانشان فرو افتاده، [غبار] مذلّت آنان را فرو گرفته‌است. اين است همان روزى كه به ايشان وعده داده مى‌شد. (۴۴)
سوره پیشین:
سوره حاقه
سوره معارج
سوره‌های مکیسوره‌های مدنی
سوره پسین:
سوره نوح

١.فاتحه ٢.بقره ٣.آل‌عمران ٤.نساء ٥.مائده ٦.انعام ٧.اعراف ٨.انفال ٩.توبه ١٠.یونس ١١.هود ١٢.یوسف ١٣.رعد ١٤.ابراهیم ١٥.حجر ١٦.نحل ١٧.اسراء ١٨.کهف ١٩.مریم ٢٠.طه ٢١.انبیاء ٢٢.حج ٢٣.مؤمنون ٢٤.نور ٢٥.فرقان ٢٦.شعراء ٢٧.نمل ٢٨.قصص ٢٩.عنکبوت ٣٠.روم ٣١.لقمان ٣٢.سجده ٣٣.احزاب ٣٤.سبأ ٣٥.فاطر ٣٦.یس ٣٧.صافات ٣٨.ص ٣٩.زمر ٤٠.غافر ٤١.فصلت ٤٢.شوری ٤٣.زخرف ٤٤.دخان ٤٥.جاثیه ٤٦.احقاف ٤٧.محمد ٤٨.فتح ٤٩.حجرات ٥٠.ق ٥١.ذاریات ٥٢.طور ٥٣.نجم ٥٤.قمر ٥٥.الرحمن ٥٦.واقعه ٥٧.حدید ٥٨.مجادله ٥٩.حشر ٦٠.ممتحنه ٦١.صف ٦٢.جمعه ٦٣.منافقون ٦٤.تغابن ٦٥.طلاق ٦٦.تحریم ٦٧.ملک ٦٨.قلم ٦٩.حاقه ٧٠.معارج ٧١.نوح ٧٢.جن ٧٣.مزمل ٧٤.مدثر ٧٥.قیامه ٧٦.انسان ٧٧.مرسلات ٧٨.نبأ ٧٩.نازعات ٨٠.عبس ٨١.تکویر ٨٢.انفطار ٨٣.مطففین ٨٤.انشقاق ٨٥.بروج ٨٦.طارق ٨٧.اعلی ٨٨.غاشیه ٨٩.فجر ٩٠.بلد ٩١.شمس ٩٢.لیل ٩٣.ضحی ٩٤.شرح ٩٥.تین ٩٦.علق ٩٧.قدر ٩٨.بینه ٩٩.زلزله ١٠٠.عادیات ١٠١.قارعه ١٠٢.تکاثر ١٠٣.عصر ١٠٤.همزه ١٠٥.فیل ١٠٦.قریش ١٠٧.ماعون ١٠٨.کوثر ١٠٩.کافرون ١١٠.نصر ١١١.مسد ١١٢.اخلاص ١١٣.فلق ١١٤.ناس


پانویس

  1. دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۱۲۵۸.
  2. معرفت، آموزش علوم قرآنی، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۱۶۷.
  3. آلوسی، روح‌المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۵ق، ج۱۵، ص۶۳؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۶؛ مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ج۲۵، ص۱۱.
  4. طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۶.
  5. طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۵-۶.
  6. طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۶ و ۱۹.
  7. دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۱۲۵۸.
  8. برای آشنایی با نظر مفسران دراین باره نک: قرآن-ترجمه، توضیحات و واژه نامه‌ها از بهاءالدین خرمشاهی، ص۵۶۸
  9. دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۲۵۸
  10. خامه‌گر، محمد، ساختار سوره‌های قرآن کریم، تهیه مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت نورالثقلین، قم، نشر نشرا، چ۱، ۱۳۹۲ش.
  11. طبرسی، مجمع البيان، ۱۳۹۰ش، ج۱۰، ص۵۳۰؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱۹، ص۲۷۸؛ ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۱۰، ص۳۵.
  12. طباطبایی، المیزان، ج۲۰، ص۱۲-۱۵.
  13. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۳، ص ۹۵.
  14. علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۹۳، ص ۹۵.
  15. طبرسی، مجمع البيان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۵۲۷.
  16. شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ۱۳۸۲ش، ص۱۱۹.
  17. بحرانی، البرهان‌، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۴۸۱.
  1. منظور از معارج به قرینه آیه بعد همان مدارج و مقامات واقعی ملکوت است که فرشتگان (هر کدام به میزان قُربشان به خدواند) هنگام صعود به سوی خدای سبحان به سوی آنها عروج می یابند. طباطبایی، المیزان، ج۲۰، ص۷
  2. محروم فقیری است که با مشقت آبروی داری می‌کند و عفاف می‌ورزد و در خواست کمک نمی‌کند. طباطبایی، المیزان، ج۲۰، ص۱۶
  3. الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ترجمه: آنها که اموال خود را، شب و روز، پنهان و آشکار، انفاق می‌کنند، مزدشان نزد پروردگارشان است؛ نه ترسی بر آنهاست، و نه غمگین می‌شوند.

منابع

  • قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند، تهران، دارالقرآن الکریم، ۱۴۱۸ق/۱۳۷۶ش.
  • بحرانی، سید هاشم، البرهان، تهران، بنیاد بعثت، ۱۴۱۶ق.
  • ثعلبی، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن،‌ داراحیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۲۲ق.
  • دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، به کوشش بهاءالدین خرمشاهی، تهران، دوستان-ناهید، ۱۳۷۷ش.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، تحقیق: صادق حسن زاده، تهران، ارمغان طوبی، ۱۳۸۲ش.
  • طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ترجمه: بیستونی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۹۰ش.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش.
  • قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ناصرخسرو، تهران، ۱۳۶۴ش.
  • مجلسی، بحارالانوار، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۳‌ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش.
  • معرفت، محمدهادی، آموزش علوم قرآنی، ترجمه ابومحمد وکیلی، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۱ش.

پیوند به بیرون